تست شخصیت مادرانه

آیا بعد از مادری به فرد دیگری تبدیل خواهید شد؟
این سوالی است که دوست دارم قبل از شروع این فصل به آن فکر کنیم
آیا شما بعد از تجربه ی مادری به شخصیت دیگری نسبت به آنچه که از قبل بوده اید تبدیل شده اید؟
آیا از خودتان انتظار دارید که با وجود نقش مادری باید بسیاری از اولویت ها و نیازهای خودتان را نادیده بگیرید و خودتان را صرفا با محیط جدید سازگار کنید؟
حقیقت این است که من در بسیاری از جلسات مشاوره ام از زبان مادران زیادی میشنوم که خودشان را به خاطر ویژگی ها و رفتارهای خاصی در دوره ی مادریشان سرزنش میکنند و یا عذاب وجدان دارند.
یادم هست مادری مدام نگران این بود که من چرا نمیتوانم مثل مادران دیگر با فرزندم بازی کنم و همبازی او شوم.د بازی کردن و همبازی شدن با فرزندم برای من کاری سخت و طاقت فرساست.
مادر دیگری میگفت من از زمانی که مادر شده ام تمام نظم خانه و روتین زندگی قبلی ام به هم ریخته چون تنها کاری که در زمان خواب کودکم میتوانم انجام دهم خوابیدن است.اما مادران دیگر از زمان خواب فرزندانشان برای ایجاد نظم و رسیدگی به امور منزل استفاده میکنند.
مادری میگفت من با تمام عشقی که به فرزنداتم دارم اما گاهی از عمق جانم دلم میخواهد از نقش مادری ام استعفا بدهم دوست دارم برای یک روز و حتی چند ساعت خودم و خودم تنها بیرون از منزل قدم بزنم و یا در یک مهمانی صمیمی بدون فرزندم شرکت کنم اما هربار که به کودکم فکر میکنم احساس عذاب وجدان میکنم که!
تمام این نقل قول ها و هزاران موقعیت مشابه این مادران روزانه بارها و بارها از ذهن مادران میگذرد و اغلب بدون پاسخ مشخصی رها میشود
انگار مادران از خودشان انتظار دارند که پس از مادر شدن به شخصیت دیگری تبدیل شوند و ناچارند تمام علایق و نیازهایشان را فراموش کنند
مادر شدن پذیرفتن یک نقش مادام العمر است اما ماده ی جادویی تغییر شخصیت نیست!
شخصیت یک مادر بعد از تولد فرزند همان شخصیت قبلی اوست فقط با اندکی تغییرات جزئی در اولیت ها و ارزش ها
اما شخصیت چیست؟
من به عنوان متخصص حوزه ی سلامت روان با رویکردها و نطریه های متفاوتی مواجه هستم که شخصیت انسان را دسته بندی میکنند و تعریفی از هر نوع شخصیت ارائه میدهند اما پس از آشنایی ام با دکتر صاحبی و نظریه ی جذاب تئوری انتخاب گلسر با نوعی از تفسیر شخصیت آشنا شدم که در عین سادگی بسیار اصولی و کاربردی بود.
تعریف نیمرخ شخصیتی براساس نیازها
برای شناخت نیمرخ شخصیتی و ویژگی های منحصر به فرد خودمان ابتدا لازم است به تعریف کوتاه و مختصری از نیازها بپردازیم وسپس میتوانیم با بهره گیری از تست نیازهای گلیر و مراجعه به روانشناس خبره در این زمینه به تحلیل نتایج تست و شناخت شخصیتی خود دست پیدا کنیم.
تصمیم دارم برای یادگرفتن بهتر یاد مفاهیم با من همراه شوید و به سوالات زیر پاسخ دهید:
مسائلی مثل پسانداز، مخارج زندگی، مسکن، آینده شغلی و امثال اینها تا چه اندازه ذهن شما را به خود مشغول میکند؟
تا چه اندازه به سلامت جسمانی، بهداشت و احتمال ابتلا به بیماری فکر میکنید؟ شدت میل جنسی خود را چگونه ارزیابی میکنید؟ در انجام کارها و اقدامات مخاطرهآمیز تا چه اندازه محتاطانه عمل میکنید؟ از روبرویی با تجارب جدید و شروع راههای ناشناخته تا چه اندازه اجتناب میکنید؟
|
عددی که از پاسخ به این سوالات به دست آورده اید چگونگی نیاز به بقا در نیمرخ شخصیتی شما را نشان میدهد.
نیاز به بقا یکی از نیازهای ژنتیکی ما انسان هاست که یک پنجم شخصیت ما را به خودش اختصاص میدهد.
وظیفه ی اساسی این نیاز حفظ کارکرد و سلامت اندان های اساسی بدن است.بنابریان این نیاز علاوه بر کارکرد فیزیولوژیکی خود شامل موضوعاتی چون نیاز به غذا هوا سرچناه سلامتی تولید مثل ومواردی مثل احساس امنیت ….نیز میشود.
هرکدام از نیازهایی که در ادامه به آن ها میپردازم را میتوان به ظرف هایی تشبیه کرد که هرکدام محتویات متناسب با خود شان را نیاز دارند و گنجایش های متفاوتی دارند.
کسی که ظرف نیاز به بقای بزرگی دارد معمولا از تغییرات استقبال نمیکند و تمایل دارد برای هر اتفاقی از قبل آماده باشد،و علاقه ای به کارهای پر ریسک ندارداز طرفی فردی که ظرف نیاز به بقای کوچک تری دارد در لحظه زندگی میکند و میتواند تغییرات خوبی در خود ایجاد کند و اهل ریسک پذیری بیشتری است.
مثال از زندگی دو مادر با ظرف نیاز بقای متفاوت
و اما نیاز دوم این بار هم قبل از توضیحات من به سوالات کادر زیر پاسخ دهید:
تا چه اندازه تلاش میکنید در زمینه کار خود به عنوان یک فرد توانمند و با لیاقت خود را نشان داده و شناخته شوید؟
تا چه اندازه دوست دارید که به دیگران دستور بدهید؟ (فرمان بدهید تا این که فرمان ببرید) فکر می کنید تا چه اندازه اهل پیشرفت و رقابت هستید؟ تا چه اندازه دوست دارید که دیگران (اعم از فرزند، همسر یا دوستانتان) به حرف شما گوش دهند و از آن پیروی کنند؟ تا چه اندازه تلاش میکنید تا ثابت کنید ایده، فکر یا راه شما درست است و اصرار دارید که دیگران را متقاعد کنید که آن را قبول کنند؟
|
عددی که از پاسخ به این سوالات به دست آورده اید چگونگی نیاز به قدرت و ارزشمندی در نیمرخ شخصیتی شما را نشان میدهد.
نیاز به قدرت و ارزشمندی یکی دیگر از نیازهای ژنتیکی ما انسان هاست که بخش مهم دیگری از شخصیت ما را به خودش اختصاص میدهد.
این نیاز به رقابت جویی و برتری طلبی به سه شیوه ی مختلف در بین افراد دیده میشود:1-قدرت بر:در این حالت افراد سعی دارند با تسلط بر دیگران کسب قدرت کنند.این افراد با به کارگیری این روش روابط خود و دیگران زا به چالش های جدی میکشانند…پادشاهان و سلاطین اغلب از این شیوه به این نیاز خودپاسخ میدهند
2-قدرت با در این روش افراد ترجیح میدهند منزلت و برتری را با گروهی از افراد دیگر به ذست بیاورند و ظرف نیاز به قدرت خود را با همکاری جمعی و اثرگذاری گروهی پر میکنن.گروه های ورزشی و هنری اغلب از این شیوه به این نیاز پاسخ میدهند.
و 3-قدرت از درون روش سوم کسب قدرت درونی است.افراد در این شیوه احساس قدرت و شایستگی را به صورت شخصی و درونی دنبال میکنند.تمام افرادی که کار پر افتخاری انجام داده اند مثل شاعران و تصویرگران مشهور این شیوه را دنبال میکنند
مثال از زندگی دو مادر با ظرف نیاز قدرت متفاوت
و اما نیاز سوم این بار هم قبل از توضیحات من به سوالات کادر زیر پاسخ دهید:
تا چه اندازه نیاز دارید که تمام چیزهایی را که انجام میدهید خودتان انتخاب کنید؟
تا چه میزان اعتقاد دارید که هیچ کس نباید به شما بگوید که چگونه زندگی خود را اداره کنید (بگوید چه بکنید و چه نکنید)؟ تا چه میزان تمایل دارید آن چه را که میخواهید بدون توجه به دخالتها و فشارهای همسرتان یا شریکتان حتما انجام رسانید؟ تا چه میزان اصرار دارید در تصمیمگیری های بزرگ و کوچک زندگی استقلال رأی داشته باشید و بر وفق مراد خود عمل کنید؟ تا چه اندازه نیاز دارید که بدون دخالت و مزاحمت و حتی حضور دیگران زمانهایی را برای خودتان در اختیار داشته باشید که هر گونه دلتان میخواهد از آن استفاده کنید؟
|
عددی که از پاسخ به این سوالات به دست آورده اید چگونگی نیاز به آزادی در نیمرخ شخصیتی شما را نشان میدهد.
نیاز به آزادی یکی دیگر از نیازهای ژنتیکی ما انسان هاست که بخش مهم دیگری از شخصیت ما را به خودش اختصاص میدهد.
این نیاز موارد مختلفی مثل نیاز به انجام دادن کار به روش دلخواه ،سرپیچی از مقررات بی معنی،نیاز شدید به استقلال و داشتن فضایی برای دوری از دیگران را شامل میشود.افرادی که نیاز به آزادی بالایی دارندگاهی خودخواه نامیده میشوند.و برعکس افرادی که نیاز کمی به آزادی دارند معمولا به راحتی کارهایی که از آنها خواسته شده را انجام داده و از قوانین استقبال میکنند و نیاز چندانی به استقلال ندارند.
مثال از زندگی دو مادر با ظرف نیاز آزادی متفاوت
و اما نیاز چهارم این بار هم قبل از توضیحات من به سوالات کادر زیر پاسخ دهید:
چقدر به شوخی، مزاح و لطیفهگویی نیازمندید؟
تا چه میزان به اوقات فراغت و سرگرمیهای مخصوص به خودتان نیاز دارید؟ میزان شوخطبعی و خوشمشربی خود را چگونه ارزیابی میکنید؟ تا چه میزان احساس میکنید که نیاز دارید به کارهای غیرجدی و غیررسمی مانند دوچرخهسواری، ماهیگیری، تماشای فیلم و دیگر سرگرمیهای لذتبخش بپردازید؟ تا چه اندازه به دنبال اوقات سرگرمکننده و موقعیتهای شادیبخش مانند جشنها، مهمانیها، مراسم سرگرمکننده، بازیها و نظایر آنها هستید؟
|
عددی که از پاسخ به این سوالات به دست آورده اید چگونگی نیاز به تفریح در نیمرخ شخصیتی شما را نشان میدهد.
نیاز به تفریح یکی دیگر از نیازهای ژنتیکی ما انسان هاست که بخش مهم دیگری از شخصیت ما را به خودش اختصاص میدهد.
اغلب ما نمیدانیم که به اندازه ی تمام نیازهای دیگر به تفریح هم نیازمندیم درحالی که اگر به زندگی اطرافیانمان نگاه بیندازیم متوجه میشویم که بسیاری از فعالیت های ما به نیت تفریح و لذت یادگیری اتفاق میافتد.خندیدن خنداندن و یادگیری از مصادیق رفتارهای معطوف به نیاز تفریح هستند.
مثال از زندگی دو مادر با ظرف نیاز آزادی متفاوت
و اما نیاز پنجم این بار هم قبل از توضیحات من به سوالات کادر زیر پاسخ دهید:
احساس میکنید به چه میزان عشق، صمیمیت و مهرورزی نیاز دارید؟
تا چه اندازه رفاه و سعادت انسانهای دیگر برایتان مهم است؟ چه مقدار نیاز دارید که دیگران شما را پذیرفته و دوستتان بدارند؟ چه مقدار نیاز دارید که دیگران شما را مورد لطف و مهر و محبت قرار داده و شما نیز متقابلا به آنها محبت کنید و به آنها احساس تعلق خاطر نمایید؟ چه اندازه دوست دارید که با دیگران بجوشید و در مجالس، مراسم و فعالیتهای گروهی فعالانه شرکت کنید؟
|
عددی که از پاسخ به این سوالات به دست آورده اید چگونگی نیاز به عشق و تعلق در نیمرخ شخصیتی شما را نشان میدهد.
نیاز به عشق و تعلق یکی دیگر از نیازهای ژنتیکی ما انسان هاست که بخش مهم دیگری از شخصیت ما را به خودش اختصاص میدهد.
این نیاز به تمایل افراد به ایجاد پیوند و رابطه با دیگران مربوط میشود.و به تمایل به ایجاد صمیمیت وقت گذرانی با دیگران تعلق به گروه های مختلف دوست داشته شدن و دوری از مناقشات و کشمکش ها اشاره دارد.
کسانی که ظرف نیاز به عشق و تعلق در آن ها بزرگ است ایجاد صمیمیت و برقراری رابطه برایشان از اولویت بالایی برخوردار است و به صورت بالعکس افرادی که ظرف نیاز به عشق و تعلق در آن ها کوچک تر باشد علاقه ی چندانی به محبت کردن و محبت دیدن نشان نمیدهند و بیشتر از جمع ها و گروه های دوستانه دوری میکنند.
وقت چیدن میز رسیده !
تبریک میگویم شما با خواندن این بخش و پاسخ به سوالات کادرهای بالا یک آزمون شخصیت شناسی مبتنی بر تئوری انتخاب را تکمیل کرده اید و حالا اعدادی که از هر جدول به دست آورده اید نشان دهنده ی میزان بزرگی و یا کوچکی ظرف شماست.
ترکیب این پنج نیاز در کنار یکدیگر نیمرخ شخصیتی شما را تشکیل میدهد
دیدگاهتان را بنویسید