مادر پنجه طلا

بسم الله
دنیای شیرین مادری
برای چند لحظه چشمانتان راببندید و هر آنچه با شنیدن نام مادر به ذهنتان می رسد را مرور کنید وسپس در کادر زیر بنویسید:
مادر
|
امیدوارم که از همین ابتدای کتاب گام به گام با من همراه باشید تا بتوانیم بهترین میزان استفاده را از این کتاب ببریم
آنچه بعد از شنیدن نام مادر در ذهن اغلب ما مرور میشود غالبا مجموعه ای از تصاویر زیبا ملیح پر احساس و دوست داشتنی است.
دنیای مادری دنیایی با رنگ و بوی دلچسب و احساساتی ناب و بینظیر است.بی جهت نیست که هنوز که هنوز است نگاه تمام مردم جهان به زنان باردار سراسر دنیا نگاهی از جنس محبت و عشق است شنیدن نام مادر و تصور حضور مادر چه برای آنان که مادر نیستند و چه برای آنان که تجربه ی مادری را دارند تصویری زیبا و دلنشین است اما آیا این دنیا همانقدر که در ذهن ها ملیح و ملایم و دوست داشتنی و دلچسب است در واقعیت هم یک رنگ و دوست داشتنی است؟
این سوالی است که برای پاسخ به آن تصمیم گرفتم سال های زیادی از مطالعات و آموزش هایم را به این حیطه اختصاص دهم و با دقت بیشتری مراجع ها و مشاوره های خانواده ام را رصد و بررسی کنم
به شما بابت در دست داشتن این کتاب تبریک میگویم
چون خواندن این کتاب تصویر واقعی تری از حقیقت مادران و دنیایشان را به شما نشان خواهد داد.
من از جمله دخترانی بودم که مادر شدن و داشتن فرزند یکی از زیباترین تصاویر ذهنی ام بود،سال ها پیش از مادری ام با تصور دنیای شیرین زندگی با فرزندانم ساعت های زیادی لذت و حس خوب برای خودم میساختم و تمام تلاشم این بود که با تولد فرزندم بهترین و آماده ترین مادری باشم که تا به حال دیده بودم.با دیدن رابطه ی مادران و فرزندان اطرافم نکات برجسته و مثبت آن ها را در ذهنم ثبت میکردم و برای نقطه ضعف هایشان با آموزش ها و مطالعاتم راهکار جایگزین پیدا میکردم.
و بالاخره سال 1396به یکی از شیرین ترین و دلچسب ترین آرزوهایم رسیدم
تجربه ی درآغوش گرفتن فرزندی که تمام و کمال برای من بود.
و آن روز شروع زندگی کردن تمام آرزوها و اهدافی بود که سال ها برایشان مطالعه و تمرین کرده بودم.
اما به مرور انگار گاهی همه چیز آنطور که فکر میکردم پیش نمیرفت…
من همیشه طبق انتظاری که از خودم داشتم رفتار نمیکردم
فرزندم همیشه طبق آنچه پیش بینی کرده بودم بزرگ نمیشد و من با واقعیت هایی روبه رو میشدم که پذیرشش برایم سخت و غیرقابل باور بود…
سال های کودکی فرزند اولم، با فشرده ترین دوران مطالعاتی من همراه بود و من سعی میکردم که این حجم از آموزش ها و فعالیت ها ذره ای از مادرانگی من کم نکند…
اما بعد از گذشت حدودا هجده ماه من رو به فرسودگی رفتم…
باور و پذیرش اینکه من با آن همه عشق نسبت به فرزندم و آن همه عشق نسبت به مادر بودنم حال دلم خوش نیست برایم عذاب آور بود
گاهی احساس گناه از اینکه “خب خوشی زده زیر دلم: “خیلی ناشکرم…:
حالم را بدتر از قبل میکرد و گاهی احساس خشم از خودم که “مگه تو یک عمر حسرت لمس این تجربیات رو نداشتی پس الان چرا لذت نمیبری
در مغز و دلم فوران میکرد…
من عاشق مادری و عاشق فرزندم بودم اما انگار یک جای کار میلنگید
من نمیتوانستم خودم را از مادری ام جدا کنم
انگار توقع داشتم از لحظه ای که مادر میشوم به مینای دیگری تبدیل شوم
انگار انتظار داشتم نیازها و علایقم هم مجدد متولد شوند و من خودم هم تغییر کنم
پذیرش اینکه دوست داشته باشم برای لحظاتی کسی مادر صدایم نکند
دوست داشته باشم یک شب تا صبح را بدون وقفه حتی برای دو ساعت ممتد بخوابم
دوست داشته باشم هر چیزی که دلم هوس کند بدون در نظر گرفتن عواقب و تاثیراتش در شیرم بخورم
دوست داشته باشم بعضی مکان ها و بعضی زمان ها تنها و تنها باشم و برای خوده خودم وقت بگذارم
برایم به این معنی بود که سیدن هر کدام از این آرزوها بخشی از مادرانگی من را کمرنگ میکند.
و من عمیقا دوست داشتم کامل ترین و بهترین مادر باشم…
کشمکش های واقعی زندگی من با گذشت زمان و تاثیر آموزش های بهترین اساتید باعث شد که با تولد فرزند دومم هم شغل حرفه ای هم را به صورت جدی و پررنگ ادامه دهم و هم بیشتر از قبل مادر بهتری برای فرزندانم باشم
آن چه در این کتاب میخوانید حاصل تجربه و درک عمیق من از دنیای مادری و شنیدن صدها ساعت تجربه از زبان و زندگی مادران مختلف سراسر این سرزمین است که در قالب علمی ترین روش ها و تبیین های آموزشی جمع آوری شده است…امیدوارم پس از خواندن این کتاب درک واقعی تری نسبت به دنیای مادری داشته باشید و به دنبال آن به سهم خودمان دنیای زیباتری برای مادران و زنان این سرزمین بسازیم.
سال ها قبل سر یکی از کلاس های آموزشی ام با دکتر حمیدپور با یک کتاب جالب آشنا شدم.
بحث کلاس درمورد شیوه های فرزندپروری بود که استاد حمیدپور انتهای بحث موقع معرفی منابع تکمیلی یک کتاب خاص و جالب را به ما معرفی کرد کتابی با نام “مادرها هم نیاز به استراحت دارند”شنیدن اسم این کتاب برای من که به عنوان مادر یک فرزند سعی داشتم تمام استاندارها و انتظازات خودم را از مادری تمام و کمال انجام بدم و درعین حال گهگاهی احساسانتی عجیب و متضاد با دنیای شیرین مادری به سراغم میآمد مثل یک آب خنک در ظهر تابستان گوارا و دلچسب بود.بی درنگ کتاب را سفارش دادم و شروع به خواندن آن کردم….مطالب بسیار خو از مادران سراسر جهان که از حالات و هیجانات و احساسات مادری خودشان حرف میزدند و راهکار میگرفتند…با اینکه خیلی از مطالب کتاب برای من هم تازگی داشت اما احساس میکردم برای هم حسی با مادران این کتاب و بخه کاربردن راهکارهایش یک جای کار میلنگد…انگار یک حلقه ی اتصال و نخ تسبیح لازم داشت تا مطالب برای من قابل فهم تر باشد و با دنیای مادری من و مادرانی که در مشاوره های تلفنی ام با آن ها گفتگو داشتم همخوانی بیشتری داشته باشد…خواندن آن کتاب جرقه ای شد برای پر کردن خلائی که در منابع ما وجود داشت .
منبعی کاما و درعین حال علمی برای مادران سرزمینم برای شنیدن پیزهایی که تا خودشان تجربه نکنند کسی به آن ها نخواهد گفت و برای هیجاناتی که هیچگاه در دنیای مادری به هیچ کس نخواهد گفت.
مادر پنجه طلا
اغلب ما انسان ها وقتی نقش یا مسئولیتی را به عهده میگیریم که با تمام وجود دوستش داریم و برایش آمادگی لازم را در خودمان ایجاد کرده ایم معمولا در مواجه با واقعیت آن نقش و مسئولیت با چیزهایی رو به رو میشویم که انتظارش را نداشتیم…
همیشه همین است تصورات ما در ساختار و چهارچوب مشخصی آینده را پیش بینی میکند اما واقعیت ها و دنیای حقیقی همیسه قابل کنترل و پیش بینی نیستند..
دنیای مادری هم یکی از نقش ها و مسئولیت هایی است که اغلب مادران با آمادگی و علاقه آن را میپدیرند اما با انتظاراتی که از قبل ار مواجه شدن با این دنیا در ذهنشان ساخته اند با این واقعیت روبه رو میشوند.
ساخت یک مثال داستانی
اغلب مادر ها در دنیای واقعی مادری از ابزاری استفاده میکنند که در دنیای تصورات و انتظارات جامعه بهترین و کارآمدترین ابزار برای موفقیت در نقش مادری است اما لزوما این ابزار در حقیقت به کارشان نمیآید و پسبیدن به این روش ها آن ها را روز به روز ناکارآمدتر و ناراضی تر خواهد کرد…
مادر پنجه طلا مادری است مجهز به ابزار های زیبا اما غیرواقعی!
فکر میکنید شما هم یک مادر پنجه طلا هستید یا نه؟!
برای آنکه بفهمید تا چه اندازه درگیر این ابزارها هستید ابتدا با تعریف مادر پنجه طلا با من همراه شوید و در بخش های “کلاه خودت را قاضی کن”صادق و شفاف پاسخ ها را برای خودتان یادداشت کنید.
مادر پنجه طلا مادری است که تمام معیارهای یک مادر کامل و منحصر به فرد را با خود دارد و طبق باورهای رایج درمورد ی مادر خوب در تمام مراحل زندگی فرزندش عمل میکند.برای بهتر شدن مادرانگی اش همواره خودش را در معرض مقایسه قرار میدهد.هیجانات و احساسات منفی در دوران مادری اش را نادیده میگیرد و سعی میکند فرزندش در تمام مراحل رشدی اش بهترین و بی عیب ترین فرزند باشد.
مادر پنجه طلا با درگیری در پنج دام مهلک مادری خودش را پیش میبرد و زخم هایش را پنهان میکند.
تا چه اندازه خودتان را به مادر پنجه طلا شبیه میدانید؟!
حقیقت این است که طبق پژوهش های بسیار زیادی که در حوزه ی سلامت روان و توسعه ی فردی مادران انجام شده و بنابر یافته های بالینی از زندگی واقعی مراجعانم متوجه شده ام که تا طمانی که مادری سعس داشته باشد پنجه طلا بماند نه مادر خوب و باکفایتی خواهد بود و نه فرزند خوب و توانمندی را پرورش خواهد داد.
و این دقیقا همان چیزی است که مادران پنجه طلا نمیخواهند.
مادران پنجه طلا دوست دارند بهترین مادر برای فرزندشان باشند و بهترین فرزند را تربیت کنند اما با گرفتار شدن در دام های پنج گانه عملا روز به روز از هدف اصلی خودشان دورتر میشوند.
بیایید دام اول را با هم بررسی کنیم.
باورهای رایج مسموم
وقت آن رسیده که بامن همراه شوید و قلم یا خودکارتان را بردارید و کلاه خودتان را قاضی کنید.
ادامه ی این بحث را در مقالات بعدی با من همراه شوید.
با کدام باورها و جملاتی که در کادر زیر میبینید موافق هستید؟
استرس تو دوران بارداری باعث کولیک بچه میشه
زایمان سزارین هم برای نوزاد و هم بچه مضره(فقط زایمان طبیعی مادرو پاک میکنه) شیرمادر بچه رو باهوش میکنه وقتی مادر میشی یعنی همه چیزت بچته وظیفه ی اصلی تربیت و نگداری بچه رو دوش مادره بچه رو زیاد بغل کنی لوس میشه شیشه شیر و پستونک مطلقا ممنوعه بچه ی حرف گوش نکن نشونه ی مادر ناکافیه مادر پدر باید از دهن خودشون بزنن برا بچشون بین بچه ها نباید فرق گذاشت
|
حالا که خوب به جملات بالا فکر کردید و پاسخ خودتان را مشخص کردید بگویید مرور و شنیدن این باورها از جانب دیگران و جامعه چه احساسی را به عنوان مادر در شما ایجاد میکند؟!
اکثر مادران با شنیدن این انتظارات و این نوع نگاه نسبت به نقش مادری احساساتی منفی نظیر ترس و نگرانی و حتی عذاب وجدان را تجربه میکنند.درحالی که هیچ کدام از گزاره های بالا علمی و منطقی نیستند.
تحمل یک فشار روانی و همراهی با انرژی های منفی به خاطر باورهایی که نه جنبه ی علمی دارند و نه جنبه ی منطقی!
حقیقت این است که تمام این گزاره ها بخشی از باورهای مسمومی است که مادران در دنیای مادری خود با آن مواجه شده و در دام آن گرفتار میشوند.حرف ها و وظایفی که جنبه ی علمی یا منطقی ندارند اما برای ما الزام آورند! و باعث فشار روانی مضاعف میشوند!گرفتاری در دام باورهای رایج مسموم عواقب پنهان و دراز مدتی به همراه دارد.
پایبندی به این باورها باعث نگرانی های مضاعف در مادران میشود ،توقع های نا به جا در مسیر تربیت به بار می آورد باعث اشتباه رفتن در مسیر تربیت میشود روال زندگی مادر و پدرها را از حالت طبیعی خارج میکند احساس گناه و عذاب وجدان را در فرزندان و والدین تقویت میکند ،اعتماد به نفس و کفایت مادران را زیر سوال میبرد و در یک جمله سم مهلک روح و روان مادران است !
دیدگاهتان را بنویسید