پیامبران وجودی ما…

- تا حالا از مادربودنت خسته شدی؟
- نسبت به بچه ات احساس خشم شدید داشتی؟
- دلت خواسته با تمام وجود بچه ات رو به باد کتک بگیری؟
- احساس گناه و عذاب وجدان چقدر میاد سراغت؟
- اگه پاسخت به سوالات بالا مثبته این مقاله همونیه که دنبالشی…
اهمیت بحث هیجانات و مدیریت آن ها
- قبل از هرچیز اجازه بدید بگم چرا تصمیم گرفتم به این موضوع بپردازم.حقیقت اینه که ما اگر مدیریت این احساسات رو بلد نباشیم و هیجاناتمون رو نشناسیم سعی در سرکوبشون داریم و سرکوب این احساسات باعث بزرگ تر شدنشون میشه، یعنی نادیده گرفتنشون باعث از بین رفتنشون نمیشه و حتی احساس رضایتمندی رو ازت میگیره.به مرور زمان توان و ظرفیتت رو کم میکنه وباعث میشه دست به رفتارهای عجیب غریب بزنی و حالتو بدتر کنی و اون موقع است که یهو منفجر میشه و فاجعه به بار میاره!
- پس خوبه که بدونیم هیجانات بزرگ ترین راهنمای ما هستند و علاوه بر اون
- خیلی وفادارن J ،یعنی تا پیامشونو نگیری ساکت نمیشن!
هیجانات چطور به وجود میان؟!
- ما همیشه و در هر لحظه در حال مقایسه ی وضعیت محیطی و شرایط موجودمون با اون چیزی که میخواهیم هستیم….تا زمانی که محیط و شرایط خواسته ی ما رو برآورده کنند و بهش پاسخ بدن ما هیجان مثبت رو تجربه میکنیم اما زمانی که شرایط محیطی پاسخگوی خواسته های ما نباشن هیجانات منفی سراغمون میان و بهمون هشدار میدن که برای رفع این مشکل یه کاری بکنیم…
- برای اینه که میگم هیجانات پیامبرای درونی ما هستند و همیشه حاوی یه پیام برای ما هستن..
- هیجانات مثبت پیام این رو دارن که اوضاع ایده آله و همین منوال رو ادامه بده و هیجانات منفی این پیام رو به ما میدن که برای تعادل ترازوی خواسته و داشتمون باید کاری کنیم و اقدام موثری انجام بدیم!
- نکته ی جالب توجه اینجاست که تا زمانی که ما به پیام این پیام آوران توجه نکنیم و اقدام مرتبط رو براش انجام ندیم هیجانات همچنان پابرجا هستن…
و اما در مورد هیجانات عجیب و غریب در دنیای مادری
عشق هیجانیه که شناختنش راحت تر از نفرته!
مخصوصاً تو مادرا وجود عشق یه چیزه بدیهی محسوب میشه و نبودنش در حکم یک فاجعه است اما نفرت معمولاً انکار میشه…
ممکنه به طور منطقی بدونیم که عشق و نفرت با هم وجود دارن اما ما نمیتونیم با حس خودمون این همزیستی رو درک و تجربه کنیم .
وقتی بحث به مادر کشیده میشه دیدن عشق خیلی آسون تر از خشم و نفرته اما باید بدونیم که شدت و قدرت زیاد عاطفه بین مادر و فرزنده که ناگزیر منجر به بروز خشم و نفرت توی این رابطه میشه ..
ممکنه این نکته اولش کمی عجیب به نظر برسه! خیلی از ما خشم و دوست داشتن رو متضاد هم میدونیم انگار که فقط یکی از اونا میتونه نسبت به یک فرد وجود داشته باشه اما در واقع عشق و خشم دست تو دست هم دارن هر قدر بیشتر کسیو دوست داشته باشی بیشتر نسبت بهش این احساس خشم و تنفر رو هم داریم .
سال ها قبل یه روانشناس نابغه برای توصیف روابط انسانی رفتار جوجه تیغی ها رو مثال زد: تو فصل زمستون جوجه تیغی ها برای گرم شدن به هم می چسبن، اما این کار باعث میشه که تیغشون تو بدن همدیگه بره! از طرف دیگه جوجه تیغی هایی که از بقیه فاصله میگیرن زخمی نمیشن اما ممکنه از سرما بمیرن…
اینجوری برای هر کدوم از اونا مدتی طول میکشه تا بتونن فاصله ای رو پیدا کنن که توش کمترین زخم و بیشترین گرما وجود داشته باشه !
نکته اینجاست که حتی تو روابط جوجه تیغی ها گرمای بدون زخم امکان نداره چه برسه به انسان !
هیجانات در روابط مادر و فرزندی
حالا اگه به ماجرای رابطه مادر و فرزند برگردیم میبینیم که این رابطه یکی از گرم ترین رابطه های بشریه پس می تونیم مطمئن باشیم که توش هر دو طرف زخمی میشن و همین زخم هاست که باعث پیدا شدن سر و کله ی احساس هایی مثل خشم یا نفرت میشه!
بحث اینه که وجود این احساسات به خودی خود مشکل ساز نیستن اون چیزی که مشکل ایجاد میکنه مدیریت اون هاست
خصوصا اینکه خشم نسبت به بچه موجب اضطراب درونی مادرا میشه …
اگه مدیریت هیجانات یاد بگیریم همین احساسات متضاد میتونن منشأ خلاقیت تو رابطه مادر و فرزندیمون باشن!
درد و اضطراب ناشی از خشم میتونه مادر رو وادار کنه که برای شناخت فرزندش بیشتر تلاش کنه یا بهتر بگم این احساسات باعث میشن مادر به فرزند خودش فکر کنه !
فکر کردن به فرزند مهمترین جلوه مادر بودنه!
اگه یه مادر فرضی رو در نظر بگیریم که نسبت به فرزند خودش فقط یه احساس داره ،مثلاً فقط عاشقشه یا فقط ازش متنفره هیچکدوم از این شرایط باعث نمیشه که اون تو رابطه خودش با فرزندش دچار چالش بشه یا روی این رابطه اش تمرکز کنه
دردسرهای وجود همزمان عشق و نفرته که مادر رو نسبت به فهمیدن اینکه بین اونا و فرزندش چی میگذره برمیانگیزه!
مادر با مراقبت از فرزندش رضایتی بی حد و اندازه به دست میاره اما همین کودکی که باعث این حس رضایته یه روزی فریاد میزنه «ازت متنفرم» یا در مقابل خیلی از خواسته های مامانش ایستادگی و لجبازی میکنه!
مادر بودن تجربه ای مملو از رضایت و درعینحال سرشار از سرخوردگیه
سرخوردگی ای که موجب خشم و نفرت میشه اما باعث رشد رابطه مادر و فرزند هم میشه!
جان کلام اینکه…
اگر مادر و گاهی احساسات به ظاهر عجیب و غریبی مثل خشم یا نفرت وجودت رو فرامیگیره به جای ترس و اضطراب و احساس عذاب وجدان بدون که هرکدوم از این احساسات برات پیامی دارن و وجودشون کاملا طبیعیه…
برای مدیریت هیجانات و احساساتت دوره ی ناگفته های مادرانه برای تو آماده شده …
میتونی از این طریق دریافتش کنی…
دیدگاهتان را بنویسید